ایگوما
egomaa
چگونه خودکاوی کنیم؟ (بخش سوم)
...

18

18

نویسنده مشاور ایگوما

چگونه خودکاوی کنیم؟ (بخش سوم)

بخش اول و دوم مقاله "چگونه خودکاوی کنیم" را در ایگوما بخوانید.

... تکنیک دیگر برای خودکاوی این است که دراز بکشید و با فکر کردن به اینکه زندگی کسل کننده است، خود را دچار ملال کنید، طولی نمی کشد که دوست دارید بلند شوید و برای فرار از این ملال کاری کنید اما مقاومت کنید و خود را بیشتر درگیر آن کنید و همزمان به بررسی آن بپردازید، جلوی علایقی که به ذهنتان می آید را بگیرید. اگر این کار را به طور ارادی انجام دهید نتیجه اش احساس نیاز به یافتن فعالیتی مفید و تازه خواهد بود.

دور خود چرخیدن زندگی نیست، فردی  را در نظر بگیریدکه عادت داشت قبل از خواب اتاق، لباس ها، کتاب ها و میزش را مرتب کند و ریشه های قالی را هم شانه بزند، شاید پی بردن به علل این مراسم های اجباری سخت باشد ولی به محض اینکه تحلیلشان کنیم بی معنا بودنشان ثابت می شود. اگر پیشداوری را کنار بگذارید و چشمتان را باز کنید انواعی از اجبارها را در خود پیدا می کنید، شاید با انجام این کار اجباری، در حال سرپوش گذاشتن بر مساله ای مهم هستید یا حقارتی را که ممکن است از انجام نه چندان کامل کاری مفید نصیبتان شود از خود دور میکنید. توجه کنید که رنج ناشی از شستن وسواس گون دست ها از رنج تغییر مسیر در زندگی ناچیزتر است و راحت تر تحمل می شود. به عبارت دیگر به صورت ناهشیارانه از رفتاری بیمارگون دفاع می کنید چون محتاج آن هستید. باید بدانید شما می توانید این نشانه ها را هم با استفاده از تکنیک لامپ خاموش کنید.

اجتماع، تمدن و وجدان نمی گذارد غرایز انسان به طور مستقیم به سرمنزل مقصود برسد، اگر انرژی نهفته در این غرایز سرکوب شود در حالی که وجدان اجازه رفتارهای ضداجتماعی نمیدهد، این انرژی با مانع روبرو می شود وبه صورت رفتارهای روان رنجورانه ای مثل فوبیا ها، اضطراب ها یا بیماری های روان تنی بروز می کند. راه حلی که خود تمدن برای این مشکلات به ارمغان می آورد، فعالیت های فرهنگی لذت بخش است. با همانندسازی با جنبه های مختلف هنر که منبع شادی و استغناست، می توانید راه حلی برای این مشکلات پیدا کنید. آثار هنری ارزشمند می توانند عالی ترین و عمیق ترین فکرها و هیجان ها را در ما زنده کنند. هنر فقط برای ایجاد لذت نیست بلکه انرژی های سرکوب شده شما را هم تخلیه می کند و رهایی ار فشار هیجان های سرکوب شده همان چیزی است که شما با خودکاوی به دنبال آن هستید.

اگر چند ماه به طور منظم خودتحلیلگری انجام دهید، برخی نشانه ها و هیجان های ناخوشایندتان بهبود می یابند. این نشانه ها گاهی خیلی هم واقعی نبوده اند و راهی برای کنار آمدن با دوراهی ها بوده اند وعللی که از کنترل فرد خارج اند او را دچار این مکانیزم ها کرده اند. انسان در شرایط فشار مکانیزم هایی استفاده می کند تا فشار را از روی خود بردارد، استفاده از این مکانیزم ها به بقای شما کمک می کنند اما اگر در تعداد موارد استفاده از آن ها دچار افراط شوید حتما مخرب خواهند بود. اینجا جایی است که نیاز است خودکاوی کنید و روش های خود را تغییر دهید.در هر حال تا وقتی نارضایتی هایی از سبک زندگی خود دارید، لازم است این جلسات با خود را ادامه دهید. انگیزه های خود را از این نشانه ها پیدا کنید و آن ها را تحلیل کنید.

آخرین مرحله تحلیلگری، بخشیدن خود وکنار گذاشتن احساس گناه است که دشوارترین مرحله این درمان محسوب می شود. وقتی علت افسردگی ها و اختلالات شدید احساس گناه باشد، به کمک روانپزشک یا روانشناس نیاز دارید. اما  انواع ساده تر آن را می توان با استفاده از رسم قدیمی و معروف برگشتن و عبور از همان جایی که پایتان لغزیده و بخشیدن خود بهبود بخشید.

با توجه به ریتم های روان، احساس گناه پنهان که ناشی از فکر است و دلیلی خیالی دارد و یک نشیب است را با یک فراز که نمادی مانند یک کفاره ذهنی دارد، می توان متعادل کرد، کفاره می تواند رفتاری خوب یا عملی نمادین باشد که برای جبران انجام می دهید. اما احساس گناه ناشی از عملی آشکار را باید بصورت واقعی با دل جویی یا جبران رفع کنید. باور کنید که شما کامل نیستید و زندگی یک اثر هنری کامل نیست، پس می توانید خود را برای اشتباهاتتان ببخشید.

قرن هاست که فروتنی را رواج می دهند و به خود پرداختن را صفت بدی معرفی می کنند اما بدون حب نفس نمی توانید خویشتن خویش را بهبود ببخشید. شخصیت شما جزء لاینفکی از دنیاست، پس باید نگاه درستی به آن داشته باشید و به خودتان از منظر عزت نفس انتقادی نگاه کنید. بین تصوری که از خود دارید و نگاه دیگران، تعادل ایجاد کنید. هر چند دیدگاه های بیرونی با دیدگاه های شما تفاوت  دارند ولی هر دو می توانند به یک اندازه معتبر باشند و به شما در مسیر شناخت خودتان کمک کنند. بدانید که نمی توانید با انکار نقص هایتان آن ها را از بین ببرید. با خودتحلیلگری نیاز به دوست داشتن متعادل خود را به طور طبیعی ارضا کنید. مشاهده کردن خود از شما آدم گوشه گیری نمی سازد بلکه در زمان های خاصی فقط به آن می پردازید. با خودکاوی ناظر بیرونی خود خواهید شد و می توانید محدودیت ها، صفات روانی و جسمی و تاثیر اجتناب ناپدیر محیط و تجربه بر آن را  در خود مشاهده کنید و برای رشد خود، روانی قدرتمند بسازید.

فهیمه فرهودی (کارشناس ارشد روانشناسی بالینی)

برداشت نویسی و خلاصه ی کتاب "خودکاوی" نوشته "استفن لکنر"

اگر پیشداوری را کنار بگذارید و چشمتان را باز کنید انواعی از اجبارها را در خود پیدا می کنید، شاید با انجام این کار اجباری، در حال سرپوش گذاشتن بر مساله ای مهم هستید یا حقارتی را که ممکن است از انجام نه چندان کامل کاری مفید نصیبتان شود از خود دور میکنید.

ایگوما / مشاور

ارسال نظرایمیل شما در سایت نمایش داده نمی شود و فقط برای ارسال پاسخ برای شما استفاده خواهد شد